معنی جیمز بلاک
لغت نامه دهخدا
بلاک. [ب ِ] (اِخ) جوزف بلاک، پزشک و شیمی دان انگلیسی متولد بسال 1722 م. در بوردو، و متوفی بسال 1799 م. وی گازکاربنیک و منیزی را کشف کرد. (از فرهنگ فارسی معین).
یان بلاک
یان بلاک. [] (اِخ) از طوایف ترکمن ساکن ایران که 200 خانوارند. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 104).
بان بلاک
بان بلاک. [ب ِ] (اِخ) نام طایفه ای از طوایف ترکمن ایران. (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 104).
بلاک مور
بلاک مور. [بْلا / ب ِ مُرْ] (اِخ) ریچارد دادریج. داستانسرای انگلیسی متولد بسال 1825 م.و متوفی بسال 1900 م. وی در سن بیست وسه سالگی به نویسندگی پرداخت و پس از مختصر تلاشی درسال 1864م. به داستانسرایی مشغول شد و در 1869م. با انتشار داستان «لورنادون » شهرتی بسزا یافت. (از فرهنگ فارسی معین).
اصطلاحات سینمایی
فیلم های بسیار پر خرج و عظیم که معمولا طولانی تر از زمان فیلم های عادی هستند و پر آب و رنگ ساخته می شوند و معمولا از دکورهای عظیم استفاده می کنند. این فیلم ها با توجه به هزینه ای که در بر داشته اند باید فروش زیادی بکنند تا به سوددهی برسند. بلاک باستر هم معنای پرخرج را با خود دارد و هم معنای پر فروش را. برای مثال فیلم هایی مانند برباد رفته (1939- Gone With The Wind)، تایتانیک (1998- Taitanic)، جنگ ستارگان (1977- Star wars) و....
عربی به فارسی
چماق یا شلا ق چرمی , باچماق یاشلا ق زدن , بزور و با تهدید (بشلا ق زدن) مجبوربانجام کاری کردن
بیوگرافی
بازیگر (1928، نبراسکا- آمریکا؛ 2002) پدرش مکانیک اتومبیل بود. در کالج لسآنجلس سیتی بازیگری خواند و سپس نزد استلا آدلر در نیویورک تعلیم گرفت. در سال 1959در نخستین فیلمش ظاهر شد. او ظاهری آرام و جذاب با قدی بلند و صورت پرچین و شکن داشت. اواخر دهه 1960 ستاره محبوب ایفاگر نقش قهرمان «جیمز باند» گونه دو هجویه سبک فیلمهای جاسوسی - مأمور مافلینت و درست مثل فلینت بود. شخصیتهای کابرن عصبی نیستند، اغلب کم و گزیده سخن میگوید و خوشخلقی را با لودگی درمیآمیزد. از فیلمهایش: هفت مرد باشکوه، در جنگ چه کردی، بابا؟، مسابقه شدید در روی چرخ و فلک، خویشاوندان، چابکسواران و هاری در جیب تو، پت گارت، بیلی دکید، تحمل سختیها، سواران آسمان، آخرین مردان سرسخت، دوباره در لباس راهبه، آقای جنایت، کشتی نوح، دکتر خوب.
جیمز باند
مخلوق ایان فلمینگ، نویسنده انگلیسی رمانهای جاسوسی است. باند پدیدهای خلقالساعه نبود و ریشه در سنتهای ادبیات جاسوسی انگلستان داشت. در این زمینه از دیرباز دو جریان متفاوت قابل تشخیص است: 1- جریان واقعگرا که نمونههای مطرحش آثار سامرست موآم، گراهام گرین و جان لوکاره است. 2- جریان حادثهپرداز که از آن میتوان به ریچارد هانی مخلوق جان باکان اشاره کرد. «باند» جهت مبارزه با مرد قدرتمندی که جاهطلبیهایی بزرگ و خطرناک در سر دارد، وارد عمل میشود. در طول فیلم سر و کله دختری پیدا میشود که به او دل میبازد. «اِم» رئیس جیمز باند مردی سالخورده و مجرب با اخلاق ماکیاولی که در واقع هدایتگر اوست. باند در دهه 1960 یک چهره جهانی پیدا کرد. «آلبرت ر.بروکولی» شخصیت گردآورنده همه استعدادهای خانواده باند میباشد. پس از درگذشت بروکولی دخترش باربارا و پسرخوانده او ویلسن، نقش او را در سرپرستی این مجموعه به عهده گرفتند.
سخن بزرگان
زمانی هوشمند خواهی بود که در گفته های رئیس خود اشتباهی پیدا کنی و زمانی خردمندی که از بیان آن بپرهیزی.
جیمز جویس
اشتباهات، دروازه ی ورود به جهان اکتشافات هستند.
جیمز گیلکیس
خودشناسی دارای پیشینه دراز به اندازه تاریخ بشری است و با زندگی بهتر آغاز شده است. انسان بدون خودشناسی، انسانیت را نشناخته است.
معادل ابجد
113